فهرست مطالب

تحقیقات کلامی - پیاپی 38 (پاییز 1401)

فصلنامه تحقیقات کلامی
پیاپی 38 (پاییز 1401)

  • تاریخ انتشار: 1402/03/24
  • تعداد عناوین: 6
|
  • محمدعلی محمدی صفحات 7-24

    نقد از روش های موثر برای سنجش آراء و اندیشه ها و تشخیص نقاط قوت و ضعف آثار نویسندگان است. با بهره گیری از این روش می توان سره را از ناسره بازشناخت. در بین روش های نقد، نقد روشی از اولویت فراوانی برخوردار است. این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای تدوین شده و بر این فرضیه استوار است که وهابیان به ویژه نویسنده کتاب اصول مذهب الشیعه، به دلایلی همانند پیش فرض های ناصواب، کینه و حسادت، تفاوت فرهنگی، ضعف علمی و... در موارد فراوانی مغالطه کرده اند. بررسی نشان می دهد کتاب اصول مذهب الشیعه، در بررسی مذهب امامیه، به جای روش علمی از مغالطه های حمله شخصی، دروغ، تعمیم نابجا، نقل قول ناقص، تحریف، تفسیر نادرست، علت جعلی، ادعای بداهت، توسل به مرجع کذب، تحریک احساسات و مغالطه تمثیل بهره برده و از روش علمی برای نقد شیعه استفاده نکرده است.

    کلیدواژگان: وهابیت، شیعه پژوهی، مغالطه، نقد، قفاری، اصول مذهب الشیعه
  • ابراهیم شفیعی سروستانی صفحات 25-42

    یکی از تحولات مهم و شگرفی که در دوران ظهور امام مهدی علیه السلام  رخ می دهد، دگرگونی اخلاقی ژرف و فراگیر انسان هاست که در روایات فراوانی به آن اشاره شده است. این تحول، هم ازآن رو که تحقق بخش هدف خلقت و بعثت انبیا و هم ازآن رو، که نقطه اوج کمال انسانی و تجلی عینی آرمان همه مربیان و معلمان اخلاق در طول تاریخ است، از اهمیت فراوانی برخوردار است، اما مهم ترین پرسشی که در این زمینه وجود دارد این است که مهم ترین عامل این تحول اخلاقی ژرف و فراگیر انسان ها چیست؟ در روایات از عوامل مختلفی که به نوعی در این تحول موثرند، یاد شده که از آن جمله است؛ رشد و کمال عقلی انسان، رشد و کمال دانش و معرفت بشر و از بین رفتن شیطان. اما به نظر می رسد که همه این ها خود، معلول عامل مهم تری هستند و عامل اصلی این تحول چیز دیگری است. با توجه به اهمیت این مسیله، در این مقاله با روش توصیفی، تحلیلی و با بهره گیری از منابع روایی و کتب شرح حدیث به بررسی پاسخ این پرسش پرداخته و ثابت کرده ایم که مهم ترین عامل این تحول، وجود مقدس امام عصر علیه السلام و ظهور تام و تمام آن حضرت در جامعه است.

    کلیدواژگان: تحول اخلاقی، شکوفایی اخلاقی، کمال انسان، حیات طیبه، ظهور امام مهدی(ع)
  • عبدالله میراحمدی*، زهرا مدرسی راد، زهرا رضایی صفحات 43-61
    یکی از مهم ترین واژگان قرآن، واژه امر است که درآیات متعددی به خدا نسبت داده شده و بر دو قسم امر تکوینی و امر تشریعی و دارای مصادیقی است. یکی از مصادیق امر الهی در آیه 73 سوره انبیاء آمده که مسیله مهم (جعل هدایت به امرالهی) را مطرح می کند. جمهور اندیشمندان و مفسران شیعی، منظور از امر در آیه را امر تکوینی و هدایت به امر را هدایت تکوینی، از شیونات امامت و جزء اصول دین می دانند. مفسران و اندیشمندان اهل سنت دیدگاه های مختلفی را بیان می کنند. میان نظرگاه های شیعه و اهل سنت در این رابطه اشتراک ها و اختلاف هایی وجود دارد که به دلیل اهمیت مساله ضروری است مورد بررسی قرار گیرد. این موضوع به روش تحلیلی توصیفی با مراجعه به منابع معتبر تفسیری و کلامی فریقین و با توجه به مسیله مهم در آیه فوق یعنی جعل امر الهی و هدایت الهی بررسی قرار گرفته است. حاصل آنکه شیعه و اهل سنت در معنا و مفهوم امر الهی و هدایت الهی اتفاق نظر دارند. اختلاف اندیشمندان فریقین بر تکوینی یا تشریعی بودن امر و هدایت الهی است. این مسیله مرتبط با اعتقاد به امامت و جعل الهی آن است. باآنکه همه فرق اسلامی وجود امام و حاکم اسلامی در جامعه را ضروری دانسته اند، در این میان، اندیشمندان اهل سنت، در معنای امام، نحوه انتخاب، وظایف، کارکرد و شیون امام با شیعه اثناعشری اختلاف اساسی دارند.
    کلیدواژگان: امر الهی، هدایت به امر، ولایت باطنی، شئون امامت، دانشمندان فریقین
  • مجتبی تاریوردی*، حسن طالقانی صفحات 63-83
    باور به امکان غیبت حجت الهی، از دیرباز تا کنون از مسلمات مکتب تشیع به حساب می آید. در نوشته های برخی از مستشرقین ادعایی مبنی بر عدم وجود چنین باوری در عصر حضور امامان و برساخته بودن آن بعد از دوران امامت امام عسکری× مطرح شده است. مطالعات و پژوهشهای پیشین پاسخی تفصیلی و مناسب به این پرسش نداده و یا حداقل به طور جدی مورد بررسی قرار نگرفته است. پی جویی این باور در کتب فرق و گزارشهای تاریخی، تالیفات اصحاب ایمه^ در این زمینه، اشعار شاعران، شکل گیری فرق متعدد و سودجویی برخی شیادان از این باور اصیل، از مسایلی است که در این نوشتار مورد توجه قرار می گیرد. تلاش این نوشتار بهره گیری از روش تاریخی برای اثبات آشنایی و باور شیعیان عصر حضور (حداقل بخش مورد توجهی از ایشان) با باور به غیبت بوده است. یافته های این نوشتار فرضیه ی برساخته بودن باور غیبت توسط شیعیان را مورد خدشه قرار می دهد.
    کلیدواژگان: غیبت، فرق، مهدی، شیعه، باور اصیل
  • احمد حیدر پور*، علی حیدرپور صفحات 85-104
    اصل سنخیت صدرایی که مستلزم شباهت خالق و مخلوق است از یک سو با ظاهر قرآن و روایات و برخی آموزه های دینی ناسازگار می نماید و موجب ارایه تفسیر بسیار غریبی از برخی معجزات منقول در قرآن کریم شده است و از سوی دیگر با معنای بدیهی اختیار که از موجهات بعثت و تکلیف و وعد وعید و از مبادی تصدیقی علوم تربیتی و اخلاق است سرستیز دارد. با توجه به اعتقاد اندیشمندان اسلامی مبنی بر عدم مخالفت آموزه های دینی با عقل صریح وحکم منطق دانان به بطلان شناخت نظری مخالف با بدیهیات این فرضیه قوت می گیرد که سنخیت صدرایی اصلی غیرمبتنی بر برهان عقلی تام است. اهتمام به این امر نویسنده را بر آن داشته تا پژوهشی در معنا و مفهوم سنخیت و لوازم و دلایل آن به انجام رساند و افزون بر اثبات فرضیه یاد شده نظریه فیلسوفان مبتنی بر انکار اختیار کلامی و اثبات اختیار فلسفی که یکی دیگر از لوازم اصل سنخیت است را نقادی کند. نوشتار پیش روی گزارش مختصری از آن پژوهش است.
    کلیدواژگان: : اصل سنخیت، تنزیه و نفی تشبیه، اختیار کلامی، اختیار فلسفی، معجزه
  • مرتضی صانعی*، صادق میرستاری صفحات 105-124

    بهاییت از جمله فرقه های انحرافی است که تلاش دارد در کنار ادیان ابراهیمی دیده شود. بنابراین باید آموزه های آن مورد واکاوی قرار گیرد تا نقاط انحرافی آن به پیروان ادیان به ویژه اسلام نشان داده شود. از جمله آموزه های مطرح در این فرقه، آموزه عصمت است که از جایگاه قابل توجهی برخوردار است. این نوشتار با روش تحلیلی-انتقادی، به بررسی این آموزه در بهاییت پرداخته و نحوه مواجهه بهاییان نسبت به آن را نشان داده است. نوآوری و دستاورد این تحقیق آن است که نشان داده است رهبران بهاییت تعاریفی از عصمت ارایه کرده اند که دارای تناقض است. بهاییت به لحاظ نظری تعریف خاصی از عصمت ارایه داده و عصمت را به عصمت ذاتی و صفاتی (موهبتی) تقسیم کرده است. حد اعلای عصمت را عصمت کبری نامیده که نسبت به سایر ادیان مانند اسلام متفاوت است. دستاورد دیگر این نوشتار این است که نشان داده است که عصمت رهبران و نیز عصمت بیت العدل بهاییت دچار تناقض و تعارض جدی است.

    کلیدواژگان: بهاییت، بهاءالله، عصمت ذاتی، عصمت صفاتی، بیت العدل